چند نکته به‌مناسبت برگزاری بزرگ‌ترین همایش سالانه‌ی آیین‌های عزاداری در مشهد

 

 

یک
28 صفر،‌ سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) (و نیز طبق برخی روایات شهادت امام‌حسن) از مناسبت‌های اصلی برگزاری مراسم و مجالس عزاداری شیعیان است. پیشینه‌ی برگزاری عزاداری 28 صفر در ایران به دوره‌ی قاجار برمی‌گردد. طبق روال سنتی، در این روز، در شهرهای مختلف، دسته‌های سینه‌زنی و زنجیرزنی به خیابان‌ها می‌آیند و عزاداری می‌کنند. اما این عزاداری در شهر مشهد کیفیت برگزاری ویژه‌ا‌ی دارد.

در مشهد (و چند شهر دیگر عمدتاً واقع در شرق ایران) این روز به «چهل‌و‌هشتم» مشهور است؛ به‌مناسبت گذشتِ 48 روز از شهادت امام‌حسین(ع) که نشان‌دهنده‌ی جایگاه کانونی عاشورا در تقویم سوگ شیعی است. از پیش از انقلاب مرسوم است که در این روز، دسته‌جات و هیئت‌های مختلف از سراسر کشور به مشهد می‌روند و روزهای آخر ماه صفر ـ که همچنین سالروز شهادت امام‌رضا(ع) است ـ را در حرم آن امام و خیابان‌های اطراف آن عزاداری می‌کنند.

حضور عزادارانی از شهرها و مناطق مختلف، چهل‌وهشتمِ مشهد را به همایش سالانه‌ی انواع آیین‌ها و رسوم عزاداری شیعی اقوام ایرانی تبدیل ‌کرده است. من در چند سال ازجمله سال‌های میانی دهه‌ی 80 به مشاهده‌ و مطالعه‌ی میدانی و مستندنگاری این مراسم پرداخته‌ام و می‌توانم بگویم از حیث گردآمدن گروه‌های مختلف و اجرای همزمان آیین‌های گوناگون عزاداری، این مراسم کاملاً بی‌نظیر و منحصربه‌فرد است. چهل‌وهشتم فستیوال سالانه‌ی مردمیِ عزاداران ایران است که بحمدلله (تا کنون) تاجد زیادی از آسیب مداخله‌ی مستقیم و دستکاری نهادهای رسمی مصون مانده است. گرچه هم در دوره‌ی پهلوی و هم در جمهوری اسلامی، طبعاً آستان قدس در مدیریت و کنترل این مراسم نقش‌آفرین بوده؛ منتها این نقش‌آفرینی ماهیت مردمی مراسم را تحت‌الشعاع قرار نداده است.

روزهای پایانی ماه صفر، فرصت بی‌بدیلی است برای تماشای آیین‌های مهجور و درمعرض اضمحلال عزاداری در شکل واقعی و مردمی خود. اعضای هیئات و دسته‌های عزاداری از روستاها و شهرهای دور و نزدیک، همراه با نمادها و اشیا و ابزار‌آلات آیینی‌شان خود را به مشهد می‌رسانند و در این چند روز، به اجرای مراسم عزاداری به‌همان شیوه‌ی برگزاری در منطقه‌ی خود می‌پردازند. از نخل‌گردانی تا شاخسی‌واخسی، از سنگ‌زنی تا تعزیه‌خوانی، از علم‌کشی تا توغ‌گردانی، همه و همه یک‌جا گردآمده و اجرا می‌شوند. یک گردهمایی خودجوش و اصیل که زمین تا آسمان با نمونه‌های فرمایشی و موزه‌ای که مثلاً سازمان میراث فرهنگی در فلان تالار در تهران برگزار می‌کند، متفاوت است. بدین‌معنا، می‌توان مشهد را پایتخت آیین‌های عزاداری دانست.

‌چهل‌وهشتم، حسن‌ختامِ دو ماه عزاداری بر امام‌حسین(ع) است. در باور عزاداران، عزاداری در این روزها و در مشهد، به‌معنای دریافت «مزد» از امام‌رضا(ع) (نماینده‌ی ائمه‌ی شیعه در ایران) برای عزاداری بر جدشان امام‌حسین(ع) است.


دو
یک نکته‌ی مهم در مورد چهل‌وهشتم مصون‌ماندن از آسیب رسانه‌ای‌شدن است. آفتی که در سال‌های اخیر گریبان‌گیر عزاداری عاشورا و مراسم پیاده‌روی اربعین و آیین‌های دیگر شده است. یک شاهد و مؤید این امر، عدم عاملیت سلبریتی‌های مذهبی (منبری‌های مشهور و مداحان محبوب) در چهل‌وهشتم است. گو این‌که حضور مداوم و سنتی دسته‌جات مردمی، مجالی برای ابراز وجود به این سلبریتی‌ها نداده است. اساساً چهل‌وهشتم، با محوریت «جماعت‌های مذهبی» برگزار می‌شود، نه افراد.


سه
نکته‌ی دیگر، حجم اندک نمادها و شعارهای سیاسی در این مراسم است. به‌شکل کاملاً‌ محسوسی، هیئات مذهبی سیاسی در این اجتماع بروز و ظهوری ندارند. این موضوع، در وزن‌سنجی گرایش‌های مذهبی در جامعه‌ی مناسکی اهمیت بالایی دارد.


چهار
در سال‌های اخیر و به تبع تبلیغات گسترده و فربهی آیین پیاده‌روی اربعین، پیاده‌روی از شهرهای مجاور به سمت مشهد در این ایام نیز رونقی نسبی گرفته است. تلاش‌هایی توسط مسئولان محلی برای شبیه‌سازی مراسم اربعین شده است که البته به‌دلایلی (ازجمله فقدان جاذبه‌های چندگانه‌ای که در مقاله‌ی «اربعین ایرانی» برشمردم) تاکنون چندان موفق نبوده. اما درهرحال به نسبت سال‌های دورتر، در چند سال اخیر پیاده‌روی مشهد با جمعیت بیش‌‌تری برگزار می‌شود.

یک موضوع نیازمند مطالعه، اثراتی است که رشد تصاعدی پیاده‌روی اربعین بر کیفیت اجرای چهل‌وهشتم داشته است. به‌نظر می‌رسد ضریب‌پیداکردن اربعین، به‌طور کلی توازن مناسکی ماه صفر را برهم زده و عزاداری‌هایی چون 28 صفر و مراسم چهل‌وهشتم را تحت‌الشعاع قرار داده است.


پنج 

نکته‌ی قالب توجه و مطالعه‌ی دیگر آن‌که با وجود عمر طولانی‌تر اجتماع چهل‌وهشتم، اما در این ایام هیچ خبری از خدمات ویژه‌‌ای مشابه آنچه موکب‌ها به زایران اربعین عراق ارایه می‌دهند، نیست. مانند دیگر مقاطع مهم زیارتی، هزینه‌های سفر و اقامت در مشهد در این ایام، گران‌تر از ایام معمولی است و علی‌رغم حضور اقشار مستضعف مذهبی و تقاضای بالای زایران به ارایه‌ی خدمات، کم‌تر از نهادها و سازمان‌های رسمی و مذهبی می‌توان سراغ گرفت. همان سازمان‌هایی که در راهپیمایی اربعین، در مسیر نجف تا کربلا، مواکب بزرگ و مجهز و پرطمطراق برپا می‌کنند و در ارایه‌ی خدمات، با هم مسابقه گذاشته‌اند، این‌جا غایبان اصلی‌اند. و در این فهرست، بیش از نام فلان بانک و بهمان سازمان حکومتی و فلان شرکت خصوصی اینترنتی، نام «آستان قدس رضوی» به‌عنوان غایب اصلی برجسته است. این درحالی است که یکی از کارکردهای اصلی و پربسامد موقوفات مذهبی در مشهد ـ که منبع و پشتوانه‌ی مالی آستان قدس محسوب می‌شوند ـ تسهیل امر زیارت و ارایه‌ی خدمات به زایران است. زایرانی که برای حضور در سنت چهل‌وهشتم این روزها هرسال ناگزیر از تحمل قیمت‌های گزاف حسینیه‌ها و زایرسرا و مسافرخانه‌های مشهدند.

درهرحال مقایسه‌ی کیفیت پذیرایی از زایران چهل‌وهشتم و ارایه‌ی خدمات به آن‌ها (چه توسط سازمان‌های رسمی و مسئول حکومتی و مذهبی) و چه خود مردم بومی مشهد و خیرین خصوصی، با نمونه‌ی مشابه اقدامات همین سازمان‌ها، افراد و مردم عراق در پیاده‌روی اربعین، مقایسه‌ی معناداری است و به‌خوبی ماهیت سیاسی و تبلیغاتیِ «اربعین ایرانی» را برملا می‌سازد. (باز تأکید می‌کنم که من بین اربعین ایرانی یعنی کیفیت حضور توده‌ای و مداخله‌آمیز مردم و دولت ایران در چند سال اخیر در اربعین با «اربعین عراقی» به‌عنوان سنت شیعی و بومی مردم عراق تفاوت می‌گذارم.)

این مقایسه را همچنین می‌توان به‌عنوان عیار تحلیل‌هایی که از اربعین ارایه شده است، به‌حساب آورد. در پرتو چنین مقایسه‌ای، می‌توان بهتر ارزیابی کرد که چه‌اندازه جاذبه‌های فراغتی، گفتمانی، بین‌المللی، سیاسی و رسانه‌ای در اربعین‌شدن‌ِ اربعین ایرانی دخیل بوده‌اند و چه اندازه انگیزه‌های مذهبی.

 

@mohsenhesammazaheri